ستاد احیای دریاچه ارومیه هم خشکید!
ستاد احیای دریاچه ارومیه هم خشکید!
دولت روحانی حتی از پس یک پروژه زیست‌محیطی که حساب دودوتا چهارتایش مشخص‌تر از خیلی موضوعات دیگر است، برنیامده و بیهوده نباید انتظار بهبود مسائل کلان‌تری همچون اقتصاد و معیشت را داشته باشیم!

چند صباحی بیشتر به پایان دولت روحانی که خود را دولت محیط‌زیستی معرفی کرده بود نمانده است. دولتی که به اذعان اکثر کارشناسان و فعالان حوزه محیط‌زیست، برخلاف شعارها، آن‌طور که بیان شده بود و انتظار می‌رفت، اقدام خاصی در مسیر حفاظت از محیط‌زیست انجام نداد و حتی در تخریب و بی‌توجهی به این حوزه از دولت‌های قبلی جلوتر هم بود!

با این همه اگر قرار باشد از اصلی‌ترین پروژه و تکیه‌گاه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در حوزه محیط‌زیست نام ببریم، به چیزی جز ماجرای احیای دریاچه ارومیه نمی‌رسیم. تشکیل ستاد احیا و هزینه‌های بسیاری که برای احیای این دریاچه انجام شد همه گواه از اهمیت بالای آن برای دولت روحانی دارد. حالا و در ایام پایانی دولت گویا این مساله و پروژه هم حال‌ و روز خوشی ندارد و دولت روحانی در این یک مورد هم قرار نیست کارنامه خوبی از خود به جای بگذارد.

سند این گفته هم اخباری است که از ارومیه به گوش می‌رسد و مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر از کاهش تراز دریاچه می‌دهند. کاهش ترازی که مسئولان ستاد احیا آن را نتیجه عدم تخصیص حق آبه این دریاچه توسط وزارت نیرو می‌دانند و برخی دیگر هم از آن به‌عنوان شکست پروژه احیا یاد می‌کنند. هرچند به عقیده نگارنده هر دوی این ادعاها نیاز به شنیدن نظرات موافقان و مخالفان‌شان دارد.

در نگاه کلی به‌هرحال به‌عنوان یک ناظر بیرونی به نظر می‌رسد هزینه هنگفتی که برای احیای این دریاچه صورت گرفت تا حدی در جان‌بخشی به دریاچه ارومیه موثر بوده است اما این‌طور نیست که بخواهیم به بارش‌های خوب چند سال اخیر، منهای سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ توجهی نکرده و از آن چشم‌پوشی کنیم.

همان‌طور که این امکان هم وجود ندارد که ادعا کنیم این چند میلیارد مکعب آبی که دریاچه ارومیه را از حالت شوره‌زاری خارج کرده ماحصل اقدامات دولت و در راس آن ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده است و حتی در یک قیاس حتما می‌توان و باید سهم بیشتر را به بارندگی‌ها داد.

القصه پیرو همین ماجرا و کشمکش اخیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و وزارت نیرو بر سر حق‌آبه این دریاچه به علاوه آخرین اوضاع و احوال این اکوسیستم حیاتی کشور چند خطی نوشتیم تا هم شاید وزارت نیرو کوتاه بیاید و هم برای بار چندم این را بگوییم که دولت روحانی حتی از پس یک پروژه زیست‌محیطی که حساب دودوتا چهارتایش مشخص‌تر از خیلی موضوعات دیگر است، برنیامده و نبایستی بیهوده انتظار بهبود مسائل کلان‌تری همچون اقتصاد و معیشت را داشته باشیم!

کم‌بارشی ستاد احیای دریاچه ارومیه و وزارت نیرو را به جان هم انداخت!

ماجرا از اینجا شروع شد که مسعود طالبیان، سرپرست شرکت آب منطقه‌ای استان آذربایجان غربی گفت: «۲۲۰ میلیون مترمکعب آب از سدهای آذربایجان غربی در سال آبی جاری به‌سمت دریاچه ارومیه رهاسازی شده است. در سال جاری نیز مرحله اول رهاسازی‌ها دقیقا مطابق با برنامه ابلاغی از سوی وزارت نیرو عملیاتی شده و مراحل بعدی رهاسازی نیز در‌صورت تحقق ورودی‌های پیش‌بینی شده در برنامه مدیریت منابع و مصارف عملیاتی خواهد شد. حجم آب ورودی به مخازن سدها نسبت به سال آبی گذشته دارای کاهش ۲۵ درصدی و ذخایر برفی دارای کاهش ۵۰ درصدی است.»

یک روز بعد از این اطلاع، مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با انتقادی تند از وزارت نیرو گفت: «در حوضه‌های آبریزی مثل دریاچه ارومیه که دارای سد هستند، وزارت نیرو آب را پشت سدها نگه می‌دارد و براساس توافق‌های انجام‌شده در زمان مشخصی آب را به سمت دریاچه رها می‌کند اما متاسفانه طی امسال تمام سدها را بسته‌ و اجازه نداده‌اند که آب به دریاچه ارومیه برسد.

حق‌آبه دریاچه ارومیه طی سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، ۶۴۰ میلیون مترمکعب برآورد شده بود که از این میزان تنها حدود ۱۶۰ میلیون مترمکعب به دریاچه ارومیه پرداخت شده است. سازمان حفاظت محیط‌زیست با وزیر نیرو و مدیران استانی مکاتبه کرده اما بی‌فایده بوده است.

تا زمانی که خلأهای قانونی در خصوص حق‌آبه‌های زیست‌محیطی داشته باشیم، وضعیت همین خواهد بود و با کاهش بارش‌ها در کشور تضاد منافع بین بهره‌برداران و محیط‌زیست بیشتر می‌شود. عملا حق‌آبه دریاچه ارومیه طی امسال از دست رفته است؛ چرا که اگر اکنون فصل کشاورزی است و اگر آب به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی شود، کشاورزان آن را مصرف خواهند کرد.

در کشورهای پیشرفته ابتدا سهم محیط‌زیست پرداخت می‌شود سپس برای سایر مصارف برنامه‌ریزی می‌شود اما متاسفانه در کشور ما تمام آب موجود مصرف می‌شود و به محیط‌زیست چیزی تعلق نمی‌گیرد.»

کمی قبل‌تر فرهاد سرخوش، رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در تشریح اهمیت تخصیص حق‌آبه این دریاچه گفته بود: «چنانچه رهاسازی‌ها به سمت دریاچه ارومیه قطع شود وضعیت دریاچه با توجه به نزدیک شدن به فصل گرما و تبخیر آب، بحرانی خواهد شد و با بازگشت وضعیت دریاچه ارومیه به شرایط کم‌آبی، معیشت و زندگی نزدیک به ۱۵ میلیون نفر از مردم منطقه به خطر خواهد افتاد.»

۲۸ فروردین‌ماه نیز سرخوش طی اظهاراتی درباره وضعیت دریاچه ارومیه گفت: «وزارت نیرو در پرداخت حق‌آبه دریاچه ارومیه کوتاهی کرده است. تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه تا اواسط فروردین‌ماه ۱۲۷۱/۴۳ متر است که نسبت به مدت مشابه در سال قبل ۳۸ سانتی‌متر کمتر شده است.»

بارندگی نرمال بوده اما وزارت نیرو به بهانه کم‌آبی حق‌آبه دریاچه را نمی‌دهد

اینکه چقدر این جدال بین ستاد احیای دریاچه ارومیه و وزارت نیرو واقعی و کارگشاست، بماند برای بعد. منتها اصل ماجرا خود دریاچه و وضعیت حیات آن است. حیاتی که سال‌ها با کوچک‌ترین تغییرات اکولوژیک و یک تصمیم و سیاستگذاری به مخاطره افتاده و بازیچه قرار گرفته است.

برای بررسی آخرین وضعیت دریاچه و مجادله ستاد احیای دریاچه ارومیه و وزارت نیرو ابتدا با فرهاد سرخوش، رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت‌وگویی انجام دادیم و او در ارتباط با آخرین وضعیت این دریاچه گفت: «هر سال حوضه آبریز دریاچه ارومیه همانند ۶ حوضه دیگر کشور که منابع و مصارف سدها، حق‌آبه آب شرب، محیط‌زیست و بحث حق‌آبه کشاورزی مشخص و تعیین و تکلیف می‌شود.

امسال در سال آبی ۹۹ و ۱۴۰۰ در دی‌ماه توسط معاون وزارت نیرو، ‌خامسی این ابلاغ شد که از سدهای حوضه آبریز منطقه، حق‌آبه دریاچه ارومیه ۶۴۰ میلیون مترمکعب است و باید این میزان رهاسازی به دریاچه داشته باشند. اما کل رهاسازی ۱۶۵ میلیون مترمکعب بود. علت این است که وزارت نیرو ادعا دارد بارش کم بوده و مخازن سدها نرمال است و رهاسازی انجام نمی‌دهیم.

بدون تعارف باید بیان کرد در سال آبی ۹۷-۹۶ کل بارش حوضه آبی دریاچه ارومیه ۲۲۰ میلی‌متر بوده است، درحالی که در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بالای ۲۵۰ میلی‌متر است یعنی این نشان می‌دهد بارش نسبت به آن سال‌ها بیشتر است. همان سال آبی ۹۷-۹۶، ۴۶۱ میلیون مترمکعب رهاسازی به دریاچه ارومیه داشتیم.

امسال بارش بیشتر شده اما رهاسازی کمتر شده است. وزارت نیرو چندین بار در خبرها و در کانال خود و درنامه‌ها اشاره کردند تمام حوضه‌های آبریز، مخازن سدها ۲۰-۱۹ درصد امسال نسبت به سال قبل کاهش دارد. یعنی بارش کمتر بوده و میزان مخازن به‌طور متوسط ۲۰ درصد کمتر است ولی در حوضه آبریز استان آذربایجان غربی ۲۰ درصد کاهش نداریم و از نرمال هم بیشتر است.

این امر نشان می‌دهد نسبت به سایر سدهای حوضه آبریز، باید سدهای ما ۲۰ درصد کاهش داشته باشد که این را شاهد نیستیم. اگر بارش هم کمتر شده، باید حق‌آبه را به‌طور مساوی تقسیم کنیم یعنی هم حق‌آبه زیست‌محیطی باید کم شود و هم حق‌آبه کشاورزی کم شود. الان همه سر جای خود هستند و فقط حق‌آبه دریاچه ارومیه داده نمی‌شود. این مساله را پیگیر هستیم و در نامه‌هایی که نوشتیم این مساله عنوان شده که چرا تنها حق‌آبه دریاچه ارومیه داده نمی‌شود.

کل حجم آب دریاچه ارومیه در سال آبی ۹۴-۹۳، ۵۰۰ میلیون مترمکعب بود. الان ۵ میلیارد و ۱۹۰ میلیون مترمکعب آب در دریاچه ارومیه هست. رودخانه‌هایی که وارد دریاچه می‌شد از دریاچه فاصله پیدا کرده بود. در جنوب دریاچه ارومیه از رودخانه زرینه‌رود و سیمینه‌رود و… ۲۵ کیلومتر اتصال لایروبی ایجاد کردیم. کانال اتصال ۲۵ کیلومتری برقرار کردیم و آب را به دریاچه ارومیه رساندیم.

این میزان هزینه کردیم و روان‌آب را به دریاچه ارومیه منتقل کردیم. در تمام سطح کشور بیشترین لایروبی در استان ما انجام شده است. بهترین سردهنه‌های سازه‌ای(۱۰۰ سردهنه سازه‌ای) کار کردیم که در زمان رهاسازی و فصول غیرزراعی کسی به این حق‌آبه دریاچه دست نزند و مستقیم وارد دریاچه شود.

رودخانه‌ها را لایروبی کردیم یعنی این میزان عملکرد داشتیم تا آب را به دریاچه برسانیم اما متاسفانه در رهاسازی این مشکل را داریم که حجم ناچیزی وارد دریاچه شده است. با این همه اگر همین الان هم وزارت نیرو بخواهد حق‌آبه را بدهد فایده ندارد، ما فقط روان آب و رهاسازی را از آذر ماه تا انتهای فروردین و اوایل اردیبهشت‌ماه انجام می‌دهیم چون ۶-۵ ماه فصول غیر زراعی است که هیچ‌گونه برداشت کشاورزی در طی این چند ماه نداریم.

رهاسازی هم باید آن زمان انجام شود. الان اگر رهاسازی هم انجام شود آب در اختیار کشاورز قرار می‌گیرد یعنی آورده رودخانه را کشاورز برداشت می‌کند. ولی تا اوایل اردیبهشت‌ماه کسی حق ندارد به حق‌آبه زیست‌محیطی دریاچه دست بزند و تمام سردهنه‌ها بسته است و گشت‌هایی با اکیپ بازرسی هم در تمام رودخانه‌ها فعال هستند و این آب مستقیم به دریاچه می‌رود. از این به بعد آب برای برداشت کشاورز است برای همین تاثیرگذار نیست. باید به‌موقع این کار صورت می‌گرفت.»

چالش پیش‌آمده می‌تواند سبب خیر شود!

بعد از آن با علی حاجی‌مرادی از کارشناسان ستاد احیای دریاچه ارومیه هم گپ کوتاهی زدیم تا موضع ستاد بعد از حرف‌های سرخوش کاملا روشن باشد. حاجی‌مرادی گفت: «امسال در کل کشور، سال خشکسالی است. دریاچه ارومیه هم مستثنی نیست. دریاچه ارومیه در سال آبی جاری با خشکسالی مواجه شده است.

آن چیزی که بیشتر باعث اختلاف نظر و دیدگاه بر سر جریان دریاچه ارومیه در سال جاری شده است همین تطبیق دادن تصمیمات با شرایط آبی و خشکسالی است. مشخصاً آن چیزی که ستاد ملی دریاچه ارومیه درباره آن اصرار دارد و در آن مورد تاکید می‌کند اجرای بی‌کم‌وکاست قانون حفاظت و احیای تالاب‌های کشور است که ماده چهار این قانون و ماده چهار آیین‌نامه اجرایی است که در سال ۱۳۹۶ در مجلس شورای اسلامی خود قانون به تصویب رسید و در سال ۱۳۹۷ توسط هیات‌وزیران آیین‌نامه اجرایی آن به تصویب رسید.

آن چیزی که ستاد برآن تاکید می‌کند اجرای بی‌کم‌وکاست این قانون و آیین‌نامه اجرایی آن است که می‌گوید تخصیص آب موردنیاز بخش محیط‌زیست بعد از ترمیم آب موردنیاز در بخش شرب است که باید به‌عنوان اولویت دوم لحاظ شود. هم‌اکنون در شیوه اجرایی کردن و نوع نگاهی که به نحوه اجرای این قانون وجود دارد اختلاف دیدگاهی بین وزارت نیرو و ستاد احیای دریاچه ارومیه به وجود آمده است.

یک زمانی محیط‌زیست در کشور با عنوان اولویت چهارم در تامین منابع آب لحاظ می‌شد. یعنی در درجه اول آب شرب و بهداشت و بعد در صنعت و بعدی کشاورزی و نهایتاً هر مقدار که اضافه می‌آمد که البته نمی‌آمد به‌عنوان سهم زیست‌محیطی کنار گذاشته می‌شد.

در برخی از سال‌ها که ‌ترسالی بود یک چیزی به آن می‌رسید و در سال‌های خشکسالی قطعا چیزی به آن نمی‌رسید. اما از سال ۹۴ به این طرف تمام تاکیدها بر این بوده که محیط‌زیست دو پله بالاتر بیاید و پیش از بخش کشاورزی و صنعت بتواند منابع آب مورد نیاز خود را داشته باشد.

در سال‌هایی که در شرایط نرمال است چون تنش خاصی از محل اولویت دوم قرار گرفتنش محیط‌زیست به سایر مصرف‌کنندگان تحمیل نمی‌شود دست وزارت نیرو در عمل کردن به این قانون بازتر است اما وقتی که عمل کردن به این مستلزم ایجاد فشاربر سایر مصرف‌کنندگان است‌ تصمیم‌گیری خیلی سخت می‌شود.

با این حال اگر خیلی بلند‌مدت‌تر بخواهیم به قضیه نگاه کنیم اتفاقا پیش آمدن شرایط خشکسالی می‌تواند سبب خیری باشد که پایه‌گذاری یک‌سری توافقات شود که در سال‌های آینده بر‌مبنای آن به‌صورت مستمر عمل شود. اگر بتوانیم یک‌سری توافقات و اصول‌ را برای سال‌های خشکسالی برمبنای قانون مجلس شورای اسلامی پایه‌گذاری کنیم می‌توانیم اطمینان خاطر پیدا کنیم که در سنوات آینده طبق همان اصول کارها پیش برود. از این حیث اتفاقا می‌توان گفت که پیش آمدن این مسائل در‌مورد دریاچه ارومیه در بلندمدت بتواند سبب خیر شود.»

ستاد احیا پاسخ دهد در شرایط نرمال بارندگی چرا دریاچه ارومیه به این وضع دچار شد؟

ادعاها و مواضع مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه را شنیدیم. منتها این ماجرا روی دیگری هم دارد. به‌هرحال اینکه بلافاصله بعد از خارج شدن از دوره ترسالی دریاچه ارومیه که به گفته مسئولان حدود یک میلیارد دلار برای احیای آن هزینه شده است، این‌طور دچار بحران شود نشان از لنگیدن جایی از کار دارد.

به همین منظور با محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیط‌زیست گفت‌وگویی انجام دادیم و او با گلایه از وضع دریاچه ارومیه گفت: «حوضه آبخیز دریاچه ارومیه تنها حوضه کشور در بین ۶ حوضه اصلی است که بهترین وضعیت بارندگی را در طول ۴ سال اخیر داشته است یعنی ۳ سال ترسالی داشته و میانگین ریزش‌های آسمانی بیشتر از میانگین دراز مدت ۵۰ ساله بوده و امسال هم فقط ۶ درصد کمتر از میانگین درازمدت بارندگی داشته است.

این یعنی تقریبا همچنان تا دهم اردیبهشت که آمارها را نگاه می‌کردم، بارندگی نرمال بوده، در‌ صورتی که کل بارندگی ۳۹ درصد کاهش یافته و برخی از حوضه‌های ما تا ۸۸ درصد مثل بخش‌هایی از بلوچستان بارندگی کاهش داشته است یعنی همچنان حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بهترین وضعیت را در کشور ما دارد.

به‌رغم چنین وضعیتی و به‌رغم اینکه تقریبا ۴ سال رویایی را در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه داشتیم، در‌ صورتی که قبل از آن تقریبا ۱۵ سال بسیار بد و سخت و خشک را سپری می‌کردیم. دوستان ستاد احیای دریاچه ارومیه مدام موفقیت‌های خود و افزایش آبگیری دریاچه ارومیه را به اقدامات خود نسبت می‌دادند. هر چقدر ما شفاف از آنها می‌خواستیم که دقیقا بیان کنند چه کرده‌اند که میزان آب بیشتری وارد دریاچه شده است می‌گفتند گیاهان شورپسند کاشتیم، طرح‌های انتقال آب اجرا می‌کنیم، آب‌ رود زاب را می‌خواهیم بیاوریم که هنوز عملیاتی نشده، پساب‌ها را تصفیه می‌کنیم، لایروبی کردیم و… .

الان کاملا مشخص شد در سالی که هنوز گرما نرسیده و تا اردیبهشت هم تقریبا بارندگی نرمال بوده به‌شدت وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی شده و سطح تراز حدود ۴۰ سانتی‌متر افت داشته است. اینها نشان می‌دهد نتوانستند وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک را در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه کاهش دهند.»

رشد ۲ برابری کشاورزی ۸۷ هزار حلقه چاه و… عامل ایجاد وضعیت موجود

درویش ادامه داد: «اصل ماجرایی که سبب چنین بحرانی در دریاچه ارومیه شده این است که وسعت اراضی کشاورزی از ۳۲۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار افزایش یافت یعنی ۳٫۶ میلیارد مترمکعب ما مجبور شدیم آب بیشتری به بخش کشاورزی اختصاص دهیم. در نتیجه حق‌آبه دریاچه که ۳٫۱ میلیارد مترمکعب بود را از آن گرفتیم و تعداد چاه‌ها را به حدود ۸۷ هزار حلقه رساندیم.

این فاجعه بزرگی است تا بتوانیم ۵۰۰ میلیون مترمکعب دیگر را فراهم کنیم. قرار بر این بود با معرفی معیشت‌های جایگزین، با معیشت‌های مکمل کاری کنیم که کشاورزان و دامداران داوطلبانه از وسعت کشت خود و از تعداد دام خود بکاهند ولی درآمد آنها کاهش پیدا نکند.

لازمه کار این بود که یک خرد جمعی در ستاد احیای دریاچه ارومیه وجود داشته باشد و تخصص‌های مختلف در حوزه‌های مختلف را گردهم بیاورند. نه اینکه همان کسانی که این فاجعه را رقم زدند را عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه کنند یعنی همان بخش کشاورزی و همان بخش وزارت نیرو که خود مسبب این فاجعه هستند اعضای کلیدی ستاد احیای دریاچه ارومیه شده‌اند و هر موقع که صدایی خارج از آن صدا حرفی ‌‌زد نابودش کردند.

من ابتدا عضو این ستاد بودم، اما از من دعوت نکردند وقتی این انتقادها را مطرح می‌کردم. ماجرا به امروز و اینجا رسید که امیدوارم حداقل یگان‌ها و نهادهای بازرسی کشور این ادعا را دوباره بررسی کنند.»

نهادهای نظارتی به مفاسد موجود در ستاد احیای دریاچه ارومیه رسیدگی می‌کنند؟

این فعال محیط‌زیست گفت: «باید معلوم شود یک میلیارد دلار پولی که برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده، خرج چه اتفاقی شده است و چگونه برخی از دوستان یک‌شبه میلیاردها تومان توانستند برای خود پول به دست بیاورند اما هیچ اتفاقی نیفتاد.

همکارم ‌ آقاخانی که گیاه‌شناس است می‌گفت من به آنها پیشنهاد دادم که چند پروژه کارشناسی‌ارشد و دکتری برای شناسایی زیست گیاهی حوضه آبریز دریاچه ارومیه و انتخاب گونه‌های مناسب را حمایت کنید تا شکل بگیرد. رقمی که برای حمایت قائل شد رقمی بود که از حقوق یک ماه ایشان هم کمتر بود و معلوم شد یکی از دوستان دیگر که از دوستان آقایان بود، چند میلیون دلار توانسته بود پول برای پروژه‌هایی بگیرد که هیچ‌کدام به نتیجه نرسید.

اینها فسادهای بزرگی است که در ستاد احیای دریاچه ارومیه اتفاق افتاده و یک روزی باید همه این آقایان جواب دهند و ادعایی که داشته‌اند را پاسخ دهند. آنها حتی نتوانستند صادرات آب مجازی از حوضه آبخیز دریاچه ارومیه را متوقف کنند یعنی حوضه‌ای که خود با دریوزگی آب روبه‌رو است، با کمبود آب روبه‌رو است همچنان در آن سیب کاشته می‌شود و از حوضه صادر می‌شود.

سیبی که میزان مصرف آب آن ۵ برابر انگور است و صدها هکتار از تاکستان‌ها را در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه از بین بردند تا سیب بکارند و چنین فاجعه‌ای هم اتفاق افتاده است. هر سال می‌توانید دپوی بیش از حد سیب‌ها و محصولات دیگر را در کنار جاده ببینید که متاسفانه نابود می‌شوند و این وضعیت تاسف‌باری است که ما امسال شاهد هستیم و باید بگویم وضعیت از این بدتر می‌شود، یعنی وقتی در یک حوضه‌ای ۴ سال خشکسالی یا ترسالی و نرمال داشته باشیم، یعنی باید خود را برای چند سال بسیار خشک آماده کنیم و این می‌تواند ناقوس سونامی نمک و گردوغبار را در شمال غرب کشور به صدا دربیاورد.»

مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه به‌جای بازی با کلمات گزارش عملکرد ارائه کنند

در پایان و در جمع‌بندی آنچه گفته شد و همچنین به‌عنوان نکته اصلی این گزارش حول این محور که اساسا ستاد احیای دریاچه ارومیه برای احیای این دریاچه کاری انجام داده یا خیر؟

گزارش عملکرد چندسال فعالیت آنها چه بوده و هزینه‌های بسیار زیاد تخصیص داده شده چطور هزینه شده است، با سمیه رفیعی رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی گفت‌وگویی انجام دادیم.

هرچند کوتاه ولی رفیعی گفت: «اخیرا ‌ًتجریشی مصاحبه‌ای در ارتباط با وضعیت دریاچه ارومیه انجام داده که هنوز فرصت نکرده‌ام پاسخ این مصاحبه را بدهم. مصاحبه‌ای که بیشتر نشان از این داشت که ایشان و مجموعه ستاد احیای دریاچه ارومیه در حال از سر باز کردن مسئولیت‌ها و عدم پاسخگویی در ارتباط با آن را دارند.

به‌هر‌حال این دوستان پول‌هایی را که هزینه کردند کارکردی داشته و تراز دریاچه را بالا آورده و آن را نجات داده است و روی آن، این همه شعار و تبلیغات انجام دادند، یا اینکه هیچ کاری صورت نگرفته است.

این‌طور صحبت و مصاحبه‌کردن و بازی با کلمات که نشد گزارش عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه. متاسفانه یکی از اصلی‌ترین مشکلات ما درباره دریاچه همین مدل اظهارنظرها و ارائه گزارش است!»

به‌زودی با گزارش‌های دیوان محاسبات و سازمان بازرسی می‌گویم چه فاجعه‌ای در ارومیه رخ داده است

با این تفاسیر گویا ستاد احیای دریاچه ارومیه کار خاصی را از پیش نبرده، رفیعی در واکنش به این موضوع گفت: «مگر شما فکر می‌کنید این ستاد برای احیای دریاچه کاری انجام داده است؟ وقتی با هزینه میلیاردی فقط بروشور چاپ کرده و بین زنان روستایی توزیع می‌کند، انتظار چه چیزی را دارید؟

این چه مشکلی را حل می‌کند؟ مجلس با شدت و جدیت جهت نظارت بر اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه ورود کرده و می‌کنیم. سازمان بازرسی باید ورود کند، گزارش‌های دیوان محاسبات را هم بنده گرفته‌ام و با گزارش سازمان بازرسی و مرکز پژوهش‌های مجلس به‌صورت مبسوط به مردم اعلام می‌کنم که چه فاجعه‌ای آنجا اتفاق افتاده است.»

  • منبع خبر : فرهیختگان